جشن تولد چهار سالگی
چهار ساله ی شیرینم!!!!! نمیدانم تا کی پانزدهمین روز هر ماه ، دلم بلرزد و شیرینی همان روز تولدت را داشته باشد ! شاید سالهای دور آینده ، فقط ماه آبان ، روز پانزدهم این احساس را پیدا کنم و خاطره هایم نو شود ! ولی هنوز برای من خیلی تازه ای ، خیلی کوچک تر از آن هستی که بشود از این دلخوشی ها فاصله گرفت ! هنوز توی بغلم جا میشوی !!! هنوز عطر زیر گردنت مرا میبرد به آن روزهای اول مادری ! هنوز مثل همان اول ، عاشق خنده هایت هستم ! هنوز خانه پر از اسباب بازی های کوچک و رنگی است ! هنوز چین و چروک های عمیق کف دستت نشان میدهد مشتت را برا...
نویسنده :
مامان عاشقت
23:25